شاهرود پرس: به نمایندهها رأی دادیم تا درمکانی به نام مجلس شورای اسلامی و حتی بالاترها، بهدنبال احقاقحق ما باشند؛ تا علاوه برتولید قانون، صدای ما را نیز به گوش بالادستیها برسانند، مدافعمان باشند و گرهگشای مشکلات جامعه.
* دریا وفایی
اما بپذیریم که بسیاری ازما گاه آنقدر از مرحله پرت میشویم که یا از این طرف بام می افتیم یا از آن طرف. بپذیریم که متاسفانه هنوز نحوه و نوع مطالبهگری را بلد نیستیم؛ یعنی اصلاً خودمان هم نمیدانیم باید از فردی که او را روانه مجلس کردیم، خواستار چه چیزهایی باشیم. بعضی از ما چنان شورش را درمیآوریم که دیگرجای حرف و دفاعی باقی نمیماند. این مقدمه را گفتیم تا برسیم به درددل و گلایههای اینروزهای اغلب نمایندگان از ما مردم، ما موکلانشان و... .
با اینکه هنوز 6 ماه به پایان عمر مجلس دهم مانده است، اما عدهای از این جمع 290 نفری درحال جمع کردن بار و بنه هستند برای خداحافظی. تعدادی هنوز شوروشر جوانی درسردارند و خیال ماندن و برخی نیز عقیدهشان بر «هرچه پیش آید خوش آید»، است. با دوگروه آخرو نمایشبازیهای آنان کاری نداریم؛ زیرا هرچه گفته شود تکرارمکررات است. اما دلایل دسته اولیها، نیازمند تأمل و واگرد چندین ساعته به اندرونیِ نعمتی به نام سلولهای خاکستری مغزمان است. آدم نمیداند بخندد یا گریه کند، وقتی میشنود فلان نماینده به صراحت میگوید: «مردم برای تاخیرشهرداری در حمل زبالههای منزلشان هم به ما مراجعه میکنند وعلتش را از ما طلبکارند»! یا «به ما مراجعه میکنند تا رتبه کنکور بچهشان را زیاد کنیم»! یا «رفع نخالههای ساختمانی همسایههایشان را از ما خواستارند»! و... .
چندروز پیش تعدادی از نمایندگان که اتفاقاً اینبار تاکید کردند نامشان ذکرنشود-، متفقالقول از کنارهگیری خود از دور بعدی مجلس شورای اسلامی خبردادند. مثلاً یک عضو از کمیسیون هیئت نظارت بررفتار نمایندگان گفت: «در این دوره از مجلس آنقدر از همه طرف تحت فشار قرارمان دادند که بسیاری از ماهیچ انگیزهای برای حضور درمجلس یازدهم نداریم».
وی در توضیح بیشتر علت چنین تصمیمی ادامه داد: «متاسفانه مردم نمیدانند درباره چه موضوعاتی باید از نمایندههایشان مطالبهگری داشته باشند. اکثریت جامعه توقع دارند به قوب معروف رفتوروب منزل و خریدشان را هم نمایندهای که به او رأی دادهاند انجام دهد»! او که دو دوره از بهارستان را تجربه کرده است، با اظهار ندامت از ورود به مجلس گفت: «حقیقت این است که از ادامه راه پشیمانمان کردند. آیا نماینده شدهایم که به دنبال رفع نزاعهای محلهای و افزایش رتبه فرزند فلانی و بهمان مراجعه کننده باشیم؟ تازه وقتی هم میخواهیم قانونمندانه رفتار کنیم، اتهام و ناسزایی نیست که علنی و غیرمستقیم نشنویم».
نماینده دیگری که عضو کمیسیون اجتماعی است، بر ضرورت آشنایی اقشار مختلف جامعه حتی فارغالتحصیلان دانشگاهی، با فرهنگ مطالبهگری تاکید کرد. او نیز انتقادهایش را چنین مطرح کرد: تا وقتی بینش مردم از وظایف یک نماینده، سطحی و کوچه بازاری است، نه معضلی رفع میشود و نه کشور ارتقا پیدا میکند. وی البته رسانهها را دراین بیراهه رفتنها مقصردانست و گفت: رسانههای ما به جای آگاهیبخشی صحیح اغلب خودشان تریبونِ اشاعه کجفهمیها میشوند. کسی که وکیل مردم درخانه ملت است، تعهداتش مشخص است. نماینده شدن به این معنا نیست که مقصر سرماخوردگی افراد هم ما باشیم. باید الفبای درست تقاضا را به مردم آموزش داد. این نماینده اصلاحطلب، نقبی هم به سادهزیستی برخی همکارانش درمجلس شورای اسلامی زد و ادامه داد: بدون شک مردم حق دارند خواهان معیشت مطلوب و بدون دغدغه باشند.
زندگی بیاسترس حق همه است؛ اما آیا نمایندهها در همه امور تامالاختیارند؟ میگویند نمایندهها مرفهان بیدرد هستند و از حال جامعه بیخبر؛ شاید این ادعا برای تعدادی صدق کند، اما در بین ما نمایندگانی هستند که اتفاقاً مستأجر بوده و فرزند تحصیلکردهاش بیکار است. یکی دیگر از اعضای کمیسیون اقتصادی، گلایههای مردمی از نمایندگان را هجمههایی دانست که توسط گروههای خاص برنامهریزی میشود. وی گفت: واضح است که وظایفی جز پیگیری مطالبات مردمی نداریم؛ اما اینکه در مقطعی شاهد تخریب باشیم یقیناً خطونشانهایی است که چپیها برای راستیها و راستیها برای چپیها میکشند و گویا تمامی هم ندارد؛ آن هم دراین شرایط بحرانی کشور که بیشتر از هرزمانی نیازمند وفاق هستیم. به هرترتیب صرفنظراز آسیبشناسی، آنچه مطرح شد شاید مطالعه راجع به فلسفه وجود وکلای مردم درخانه ملت بتواند مسیرهموارتری را در آبادانی کشور مهیا سازد