با هم می توانیمی که در ادامه مسیر او و در اکثر پروژه های مد نظرش تبدیل به با هم توانستیم شد. اما پشت این شعار چه بود که شاید حساسیت بعضی را هم برانگیخت؟

دکتر حسینی شاهرودی از ابتدای نمایندگی اش بر کار جمعی و بهره بردن از افکار عمومی و به خصوص صاحب نظران و خبرگان تاکید داشت و همواره با استفاده از همین نظرات معمولا مبتنی بر تحقیق و پژوهش بود که تقریبا تمام آنچه که به عنوان شعارهای انتخاباتی مطرح کرده بود محقق شد و به عمل نشست.

اما استراتژی که بر جمله با هم می توانیم دکتر حسینی مترتب بوده همواره بر این اصل استوار بوده است که اولا وی همیشه در سخنرانی های  خود، همه کارهای انجام شده را به نام مردم و نه به نام خود سند می زد. یعنی اگر نگاهی به سخنرانی های وی بیندازیم هیچگاه و در هیچ پروژه ای افتتاح یا به ثمر رسیدن آنها را به نام خود مصادره نکرد بلکه همواره مردم را در کارها شریک خود دانست و می گفت همت و همیت شما بود که این پروژه افتتاح شد یا به ثمر رسید.

به نظر می رسد این تکیه حسینی شاهرودی بر مردمی بودن کارهایش ایجاد نوعی خودباوری به مردم است تا همواره آنها بدانند در دوره نمایندگی او مشاوران ارشدی برایش هستند و به واقع یک پای کار همین مردم اند. البته این مورد به خوبی در کارگروههای مردمی که اصولا مطالبه گر هستند و با دفتر وی در ارتباطند قابل مشاهده است. کارگروههایی که از ابتدای نمایندگی حسینی شاهرودی با تاکید وی شکل گرفت و همواره مطالبات گروههای بزرگتری از مردم را به گوش وی می رسانند.

از بعدی دیگر حسینی شاهرودی با شعار با هم می توانیم می خواست سطح مطالبات مردم را بالا ببرد و کاری کند که دغدغه های آنها از سطوح خیلی پایین مثل مثلا آسفالت خیابان یا جدول کشی و ... به خواسته هایی بزرگتر و در سطح ملی تبدیل شود که از جمله آنها می توان به فرودگاه بین المللی ، کارخانه ذوب آهن و راه اندازی معادن متعدد و اداره کل راه و ترابری و ... اشاره کرد.

بهر حال شخصیت سازی و القای روح بزرگ اندیشی و خودباوری برای مردمی که به حسینی رای داده بودند و یا کاندیدایی دیگر به غیر از او منتخب آنها بوده است، یکی از اهداف بلند وی بود که در طول دوره نمایندگی اش محقق شد.